پیشاپیش حركت كاروان اسراء صبحی كه سرها به نیزه شد

پیشاپیش حركت كاروان اسراء صبحی كه سرها به نیزه شد علم عدل: رخدادهای جانسوز یازدهم محرم سال 61



گزارش خبرآنلاین را طبق گزارش منابع تاریخی با شعری از شاعر معاصرمان، استاد محمدعلی بهمنی آغاز می نماییم كه سروده است:
نتوان اظهار داشت كه این قافله وا می ماند
خسته و خفته از این خیل جدا می ماند
این رهی نیست كه از خاطره اش یاد كنی
این سفر همراه تاریخ به جا می ماند
دانه و دام در این راه فراوان اما
مرغ دل سیر ز هر دام رها می ماند
می رسیم آخر و افسانه وا ماندن ما
همچو داغی به دل حادثه ها می ماند
بی صداتر ز سكوتیم، ولی گاه خروش
نعره ماست كه در گوش شما می ماند
بروید ای دلتان نیمه كه در شیوه ما
مرد در هر چه ستم هرچه بلا می ماند

مهمترین رخدادهای روز یازدهم
زنان و دختران و كودكان حرم حسینی را بر شتران بدون جهاز سوار كردند و آنها را بدون پوشش مناسب، میان دشمنان حركت داده و همانند اسیران بلاد كفر و در نهایتِ مصیبت و اندوه، به سمت كوفه ‏حركت دادند. مهمترین رخدادهای روز یازدهم به شرح زیر است.
تقسیم سرهای شهدای كربلا بین قبایل كوفه
«ابن سعد» تا حدود ظهر روز یازدهم به دفن اجساد پلید كوفیان مشغول بود. بعد از اتمام كار در صورتیكه پیكر پاك فرزند رسول خدا صلی الله مقابل و آله و یاران پاكبازش در زیر آفتاب رها شده بود، دستور داد سرهای دیگر شهدای كربلا را از بدن ها جدا كنند و به قصد تقرّب به ابن زیاد و گرفتن جایزه با خود به كوفه ببرند.
این سرهای پاك كه مجموع آنها با سر امام مقابل السلام به 72 سر نورانی می‏ رسید اینگونه بین قبائل تقسیم شد:
1- قبیله كنده به سركردگی قیس بن اشعث، سیزده سر
2-قبیله هوازن به فرماندهی شمر بن ذی الجوشن، دوازده سر
3- قبیله تمیم، هفده سر
4- قبیله بنی اسد، نه سر
5- قبیله مذحج، هفت سر
6- سایر قبایل، سیزده سر
حركت كاروان اسراء از كربلا
عمر سعد بعد از دفن اجساد پلید سپاهیانش نزدیك ظهر روز یازدهم دستور حركت به سمت كوفه را صادر كرد.
«ابن عبد ربه» در «عقد الفرید» می‏نویسد: در بین اسراء دوازده پسر بچه و نوجوان همچون آنها محمد بن الحسین‏و علی بن الحسین مقابل السلام بودند.
از جمله زنان بزرگواری كه در كربلا به اسارت درآمدند عبارتند از:
زینب كبری علیها السلام، ام كلثوم‏، فاطمه دختر امیرالمؤمنین مقابل السلام، فاطمه دختر امام حسین مقابل السلام‏، سكینه دختر امام حسین مقابل السلام، و دختر چهارساله امام حسین مقابل السلام (رقیه)، و رباب دختر امرء القیس همسر با وفای امام حسین مقابل السلام‏، رمله، مادر حضرت قاسم و همسر امام حسن مجتبی مقابل السلام.
اینان بازماندگان از عترت رسول اللَّه بودند كه ابن سعد و سپاهش حرمت پیامبر(صلی الله مقابل و آله و سلم) را در حق آنها رعایت نكردند و با جسارت تمام آنان را چون اسیران جنگی به بند كشیدند و با خیل نامحرمان كه قاتلان ذراری پیامبر صلی الله مقابل و آله و یارانش بودند، به سمت كوفه روانه ساختند.
عبور كاروان اسرا از قتلگاه
از دشوارترین لحظات تاریخ كربلا، كه در عظمت و سنگینی با همه آسمانها و زمین برابری می‏ كند، لحظه وداع جانسوز قافله اسیران با بدن ‏های پاره پاره شهیدان است.
دشمنان، اسیران دل‏سوخته را از كنار آن پیكرهای پاك شهیدان عبور دادند، همان پیكرهای غرقه به خونی كه یكجا همه عزّت ومظلومیت را در خود جمع و خلاصه كرده بودند.
برابر برخی از نقل ‏ها، اسیران خود چنین درخواستی داشتند تا برای وداع با آن عزیزان شهیدشان از كنار قتلگاهشان عبور كنند.
ناگفته پیداست كه ترك سرزمین كربلا در آن وضعیت غمبار و وحشتناك برای آن دل‏سوختگان بسیار دشوار و سخت بوده است. خصوصاً آنكه دشمن اجساد پلید سربازانش را دفن كرده بود ولی پیكرهای ذراری پیامبر صلی الله مقابل و آله به خصوص پیكر پاك سرور جوانان بهشت بی‏غسل و كفن در بیابان رها شده بود. دشمن بدكینه نه خود به دفن آنها اقدام نمود و نه اجازه تدفین آنها را به كسی داد.
مشاهده آن صحنه ‏های دلخراش با آن بدن ‏های پاره پاره و پایمال سمّ اسبان كه عمدتاً قابل شناسایی نبودند، می‏توانست هر بیننده‏ای را از پای درآورد ولی طمأنینه و آرامشی كه در زینب كبری‏ علیها السلام، یادگار صبر و شكوه علی مقابل السلام ظهور كرد و صلابت و استحكامی كه در كلمات دلنشین او موج می‏زد، تا حدود زیادی آن فضای سنگین را شكست و آنرا برای آل رسول قابل تحمل كرد.
حضرت زینب (علیهاالسلام)، رهبر كاروان اسیران كربلا
زنان حرم چون چشمشان به آن بدن های پاره پاره افتاد، فریادشان به ناله و شیون بلند شد و بر صورت خود لطمه زدند.
زینب كه می‏دانست دشمن در انتظار است تا با دیدن كوچكترین نشانه ‏ای از ضعف وپشیمانی درخاندان پیامبر، قهقهه مستانه سر دهد، با دیدن پیكر به خون آغشته برادر، رو به آسمان كرد و اظهار داشت: «أَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ هذا الْقُرْبانَ‏؛ خدایا این قربانی را قبول فرما!». این جمله چون پتكی بر سر دشمن فرود آمد و كوس رسوایی آنها را به‏ صدا درآورد.
زینب (سلام الله علیها)؛ آرامش دل امام سجاد (علیه السلام)
زینب علیها السلام سنگ صبور اهل كاروان، كه با نوحه سرائی بجا و به موقعش تا حدودی موجب تخلیه بغض‏ های فرو خفته در گلو شده بود، متوجه علی بن الحسین مقابل السلام شد كه می‏رفت از سر بی‏قراری قالب تهی كند، زینب علیها السلام خودرا به امام سجاد مقابل السلام رساند و فرزند برادر خودرا تسلی بخشید و آینده كربلا و عاشورا را آن‏گونه كه ما امروز پس از حدود 14 قرن می‏بینیم دقیقاً ترسیم كرد، آری قلب نازنین زینب علیها السلام می‏دانست كه این آغاز كار است هر چند تاریك‏دلان بنی‏امیّه و منافقان آنرا اختتام كار می ‏پنداشتند.
زنان و دختران و كودكان حرم حسینی را بر شتران بدون جهاز سوار كردند و آنها را بدون پوشش مناسب، میان دشمنان حركت داده و همانند اسیران بلاد كفر و در نهایتِ مصیبت و اندوه، به سمت كوفه‏ حركت دادند.

/6262


منبع:

1398/06/23
14:59:30
5.0 / 5
4930
تگهای خبر: پیامبر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۸ بعلاوه ۴
حقوق و وكالت، مشاوره حقوقی آنلاین و خدمات وكالتی
alameadl.ir - حقوق مادی و معنوی سایت علم عدل محفوظ است

علم عدل - وکالت و حقوق علم عدل

حقوق و وکالت